از آنها میترسیدم. فکر کنم اگر به خاطر نزدیک بودن به دیگر بازدیدکنندگان و نگهبان نبود، جرئت نمیکردم با آنها تنها بمانم. نگهبان خندان گفت «با چشم هات داری زنده زنده میخوری شون، بابا.» احتمالا فکر میکرد یک تختهام کم است. اما متوجه نبود که آنها دارند آرام آرام مرا با چشمهایشان میبلعند، آن آدم خوارهای طلایی. در هر فاصلهای از آکواریوم فقط میتوانستم به آنها فکر کنم، انگار از فاصلهای بعید هم بر من اثر میگذاشتند. کار به جایی رسید که دیگر هر روز به آن جا میرفتم و شبها بیهیچ حرکتی در تاریکی به آنها فکر میکردم، آهسته یک دستم را به جلو دراز میکردم که بلافاصله به دستی دیگر میخورد. شاید چشمهایشان در ظلمات شب هم میدید و برایشان روز پایانی نداشت و همین طور ادامه پیدا میکرد. چشمهای اکسولوتیها پلک ندارد. حالا میدانم که چیز غریبی در کار نبود، که این اتفاق باید میافتاد. هر روز صبح که جلو محفظه تکیه میدادم بیشتر خود را تشخیص میدادم. آنها داشتند رنج میکشیدند، ذره ذرهٔ بدنم به طرف آن درد فروخورده کشیده میشد، به سوی آن درد و رنج سخت و ساکن کف محفظه. در انتظار چیزی بودند، فروپاشی سلطهای بعید، در انتظار عصر آزادی در آن زمانی که جهان از آن اکسولوتیها بود. ممکن نبود آن حالت ترسناک که داشت به انقراض گنگی و بیروحی اجباری بر صورتهای سنگیشان دست مییافت پیام دیگری جز پیامی حاکی از درد و رنج داشته باشد، مدرکی باشد بر چیزی جز محکومیتی ابدی، بر چیزی جز جهنم مایعی که از سر میگذراندند.
موجود نیست
پشت جلد
درباره نشر چشمه
نشر چشمه مؤسسات انتشاراتی در ایران که عمده فعالیتش در زمینه ادبیات است.
انتشارات چشمه فعالیت خود را برای انتشار کتاب از سال ۱۳۶۴ شروع کرد. مدیر این انتشارات سیّد حسن کیائیان موسوی است. این انتشارات در خرداد ۱۳۹۱ از سوی وزارت ارشاد لغو مجوز شد. و در زمان دولت یازدهم فعالیتش را از سر گرفت. انتشارات چشمه از زمان تأسیس در حوزههای مختلف هنر و ادبیات مانند داستان، شعر، نمایشنامه، فیلمنامه، سینما، تحقیقات ادبی، متون کهن، فلسفه، علوم اجتماعی، اسطوره و تاریخ فعالیت کردهاست.
دیدگاهها
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آگراندیسمان” لغو پاسخ
دیدگاهها
دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.