آثار مربوط به انقلاب مشروطهٔ ایران تا به حال بر حوادث تهران، تبریز و تا حدی، اصفهان تمرکز داشتهاند. در نتیجه، بررسیهای اندکی دربارهٔ رویدادهای سایر ایالات و شهرها به رشتهٔ تحریر درآمده است. اما کتاب ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم درصدد است تا با بازبینی این روایت تمرکزگرا، تحلیلی متوازن ارائه دهد. در این کتاب، نویسنده نخست نقش مجادلات اسلامی در واپسین سالهای سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم و پیوند آن با اندیشههای سکولار را تحلیل، و سپس دستهبندیهای این مجادلات را در شهرهای تبریز، شیراز، اصفهان و بوشهر بررسی کرده است. او با تحلیل تعامل بین اسلام و سکولاریسم در این دورهٔ پرآشوب به این جمعبندی میرسد که تحولات انقلاب مشروطه در هریک از شهرهای مورد بحث دارای ویژگیای خاص آن منطقه نیز بوده است و دیگر اینکه بعضی از آن تحولات حتی در خط سیر تحولات بعدی تاریخ معاصر ایران هم بسیار تأثیرگذار بودهاند.
به باور نویسنده، تحولات این دوره در اصفهان عملاً نمونهٔ نخستین آن نوع ناسیونالیسم اسلامگراست که چندی بعد در انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نمایان شد.
بخشی از نظر یکی از محققان بخش تاریخ دانشگاه کلکته که در نشریهٔ بینالمللی مطالعات خاورمیانه، شمارهٔ ۴۸ منتشر شده است:
… یکی از موضوعاتی که علاقمندان کنجکاو به مطالعهٔ انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران را به خود جلب میکند، این پرسش اساسی است که چگونه ایران که یک مورد پرمسئله از نوسازی سکولار در جهان اسلام بود، مجدداً به قالب اسلامی بازگشت؟ آیا چرخش «اسلامی» این سال صرفاً یک قاعدهٔ انحرافی بود یا حادثه؟ آیا انقلاب سال ۵۷ تنها یکی از پرشمار پیامدهای ممکن در سیر تاریخی ایران سدهٔ بیستم بود؟
این پرسشها همگی به منزلهٔ تلنگری برای مطالعات دورهٔ قاجار و بهویژه انقلاب مشروطهٔ سال ۱۲۸۵ بود.
روایت مسلط دربارهٔ انقلاب مشروطه همواره بر حول محور سرخوردگی نسبت به حکمرانان ضعیف و ناکارامد قاجاری قرار داشت که بخش عمدهای از مردم ایران را به سوی درخواست یک نظام مشروطه و مبتنی بر قانون کشاند.
اما با برقراری نظام مشروطه، انقلابیون با پرسش مهم چگونگی بنیانهای این نظام جدید روبرو شدند. اینکه این نظام سکولار و یا اینکه مبتنی بر شریعت باشد؟ در این میان در پی چالشهای متعدد، نهایتاً نظر سکولارها غلبه یافت و اسلامگرایان مجبور به ترک صحنه شدند. اما آنان مجدداً در سال ۵۷ از خانههایشان خارج شدند تا بلکه کار ناتمام زمان مشروطه را کامل نمایند.
در این وضعیت روایت از انقلاب مشروطه و تاریخ آن نیز به گونهای پیش رفت که در آن تحولات تهران که در آن سکولارهای رفرمیست دارای موقعیت حیاتی بودند، در کانون بررسیها قرار گرفت. این تمرکز بررسیها بر تهران موجب تقویت این دیدگاه شد که هواداران نظام اسلامی به اندازهای نبودند که از آن چالش پیروز بیرون آیند. در مقابل اما ونسا مارتین در این کتاب خواندنی ما را در برابر یک بررسی جدی دربارهٔ ایالاتی قرار میدهد که در زمان وقوع مشروطه در سال ۱۲۸۵ و سپس چالشهای مشروعهخواهی سالهای بعد وارد صحنه شدند….
زمانپریشی و خطکشیهای تاریخنگاری؛ یرواند آبراهامیان
منتشرشده در اندیشهٔ پویا، خرداد و تیر ۱۳۹۸
دیدگاهها
دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.