پسرِ اِسوِئا (پسر سوئد) داستان انسانی در قرن بیستم در سوئد است. مردی بدون هیچ عیب و نقص جسمانی، اما با شکاف ذهنی بزرگ. شکاف ذهنی او شکاف میان ساختهٔ انسان و امر ضروری است، شکاف بین آنچه انسان به کمک مهندسی میسازد و ضرورت پذیرشِ متین جهان چنان که هست. ذهن او همانند رویکرد سوسیالدموکراتهای سوئد دوپاره بود، زیرا آنها از یکسو مشتاق ساختن جامعهای با تحرک اجتماعی بودند و از سوی دیگر تمایل داشتند چنان زندگی مناسبی برای مردم عادی فراهم کنند که از سهمشان از زندگی راضی باشند و مایل نباشند از هستی اجتماعی خود بگریزند. حزب سوسیالدموکرات به مدت ۴۴ سال (۱۹۳۲-۱۹۷۶) بیوقفه قدرت دولتی را در دست داشت و جامعهٔ سوئد را از بنیاد دگرگون کرد. آنها برای برنامهٔ سیاسی و اقتصادی دولت رفاه خود نام «خانهٔ مردم» را برگزیده بودند. «خانهٔ مردم» از جنبهٔ نظری نیز دچار شکاف بود، زیرا از یکسو میکوشید به هستی واقعی جهان وفادار بماند و از سوی دیگر میخواست همهٔ چیزهایی را که به زعم آنها تا آن زمان مانع ترقی انسان میشدهاند ویران کند.
لنا آندرشون در رمان جدید خود سرنوشت مردی را در قرن بیستم در سوئد بازگو میکند و از خلال آن تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور را شرح میدهد.
دیدگاهها
دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.